مزدا جانمزدا جان، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

مزدای مانای ما

چون تندر و رعد، در برابر باد

1396/1/30 10:42
نویسنده : مامان فريبا
2,065 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز سمیراجون می گفت کاش یه چیزی مث سربند ابری برات درست کنیم بذاریم دور سرت رو بگیره که هی میخوری زمین اون سر باشکوه و نازنینت کمتر ضربه بخوره. بس که این روزا در حال تحرک و تمرین ایستادن و طی این آخرین مرحله ی تکامل حرکتی ت تا راه رفتن هستی عزیزکم. البته انگولکا و یواشکی هول دادنای داداش اهورای نازنین هم در بالا بردن آمار زمین خوردنات بی تآثیر نیست دیگه. از برکات داشتن یه داداش پرتحرک که فقط یه سال و اندی ازت بزرگتر باشه یکیشم همینه مگه نه زیباچشمک

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان سیدعلی و ساینا
6 اردیبهشت 96 10:44
سلام مامان فریبای عزیز. پسر گلت مزداجون با دختر من همسن شدن. ان شاء الله همیشه پیروز و موفق باشی مامان نمونه و پرانرژی. و انرژی مثبت بفرستی برامون تو وبلاگ بچه های گلت. من که عاشق طبع شعرگویی ت هستم و این کلمات و جملات بامفهوم و پرمعنایی که از خودت در و میکنی. پیروز باشی و سربلند دوست خوبم.
مامان فريبا
پاسخ
سلام دوست نازنینم، چه عالیییییی! پس الانا شمام باید سر کار برگشته باشی نه؟ الهی ساینای عزیزم توی دستای امن و مهربون خدا زیر سایه ی شما و در کنار داداش گلش همیشه شاد و تندرست باشه. خیلی خوشحال شدم پیشم اومدی عزیز. ممنونم از نظر لطفت بهم. به امید دیدارت. هزار تا بوس برای تو و نازدونه هات