... نفس تا تو
شمارش معکوس قدمهات تا رسیدن به آغوشمم داره به پایان میرسه و من هنوز از شدت هیجان نمیدونم چی برای اومدنت بنویسسم نازنین. تو پسرک صبور و آرومم که لحظه های بارداری رو با وجود داداش اهورای کوچولو که مدام مورد نوازشش بودی تجربه کردی. باور.کن اهورا خیلی میبوسدت و نازت میکنه. درسته که گاهی نادانسته در اثر وول خوردناش جور دیگه ای نواخته میشی ولی اون واقعا از سر ندونستناشه. نیروانام که داره روزا رو میشماره تا بهت برسه و بتونه ببیندت و بابایی و منم که گفتگو نداره چقدر منتظریم. به سلامتی و آرامش قدم به زمین بذار شازده کوچولوی پاک سرشت, مزدای عزیزم! ...
نویسنده :
مامان فريبا
8:16