مزدا جانمزدا جان، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

مزدای مانای ما

روزی تو خواهی آمد

1395/3/24 17:19
نویسنده : مامان فريبا
1,472 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی وول وولی من!

حضور تو باعث شد یه بار دیگه دکتر دوست داشتنی م رو ملاقات کنم. همون بنده ی خوب خدا که خواهرت نیروانا رو با دستای پرتجربه ش برامون به این دنیا فراخوند و قرار بود که داداش اهورا رو هم اون به دنیا بیاره که شتاب داداشی برای بدنیا اومدن این اجازه رو نداد. 

تا اینجای بارداریم رو پیش دوستم میرفتم که تازه تخصصش رو گرفته بود, با کمال محبت و بلافاصله که میرسیدم مطبش ویزیت میشدم و معطلی نداشتم که اهورا اذیت بشه. ولی حقیقتش میترسم اگه کارم به عمل سزارین بکشه پیش اون برم. واسه همین بود که باز رفتم سراغ همون دکتر قدیمی تا اولا بهم بگه تکلیفم برای زایمان چیه, مث نیروانا سزارین, یا مث اهورا طبیعی و ثانیا ازش وقت بگیرم اگه سزارین لازم بشه.

دعا میکنم تو پسر وقت شناسی باشی و باهام همکاری کنی تا با آرامش خاطر همگی, قدم به دنیا بذاری.

پسندها (2)

نظرات (2)

ازی
4 دی 95 11:03
سلام به به امیرچخماق و مامان گل و بچه های گلش.شمایزدی هستید؟
مامان فريبا
پاسخ
سلام دوست عزیز, کرمانی هستیم. افتخار مجاورت با یزد و مردمان نیکش رو داریم.
ازی
6 دی 95 8:38
سلام مامان فعال، خوبی از خودتونه. وجود مادرای بانشاط و فعالی مث شما تو جامعه مایه ی افتخاره. سربلند باشی بانو
مامان فريبا
پاسخ
قربان محبتت دوستم