ماهیَک
دیشب برای اولین بار لمست کردم ماهی کوچولو! خسته از خواب نرفتن داداشی و شلوغیای خونه بچه ها رو به بابایی سپردم و به یه گوشه ی دنج و تاریک پناه بردم و دراز کشیدم. کمرم از عصر درد داشت و خیلی نگرانم کرده بود. اما تا دست گذاشتم روی شکمم از زیر دستم لغزیدی و من غرق حیرت شدم. فکر نمیکردم به این زودی بتونم لمست کنم ولی تو حضورت رو به این شکل هم بهم نمایوندی عزیزکم. بعدش کلی شنا کردی و زیر دستام رقصیدی و چرخیدی و من شاد شدم و انرژی گرفتم. همیشه خوب باش کوچولوی معصوم من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی